بعد از دو مناظره متوسط که چندان چالش برانگیز نبود و نتوانست انتظارات افکار عمومی و نخبگان کشور را برآورده سازد، آخرین پخش زنده مناظرات که آخرین فرصت گفتگوی نامزدها به شکل مستقیم با مخاطبانشان بود، تا حد زیادی جدی،صریح و روشن کننده آرایش نهایی انتخابات ریاست جمهوری 92 شد. ما در این نوشتار به دنبال صرف گزارش این مناظره نبوده و با نگاهی تحلیلی می کوشیم ویژگیها و نکات مهم مواضع نامزدهای انتخاباتی را به شکل خلاصه برای مخاطبان محترم بیان نماییم. اصلی ترین خصوصیت مناظره سوم، پایان تعارفها و ابهاماتی می باشد که مدتهاست عرصه سیاسی انتخابات را فرا گرفته است. بر پایه نظر سنجی های معتبر بخش زیادی از مردمی که می خواهند در انتخابات شرکت کنند هنوز نامزد نهایی خود را انتخابات نکرده اند. احتمالا این مناظره یکی از مهمترین فاکتورها و مولفه هایی باشد که انتخاب عمومی را برای این گروه وسیع میسر کرده است. شاید نوع راهبردهای اتخاذ شده توسط نامزدها، مباحث، ائتلافها، طرف های درگیر و نتیجه گیری ها چشم انداز روشنی از وضعیت کنونی انتخابات را برای ما به تصویر بکشد و انتخاب مردم را تسهیل کند. اما سوال اینجاست که پیروز این مناظره که بود و از چه راهبردهایی بهره جست؟ نویسنده این مطلب پاسخ به سوال بهترین نامزد مناظره کننده را به آرای شما مخاطبین عزیز می سپارد، اما به راهبردهای اتخاذ شده توسط نامزدها و تاثیرات سیاسی مهم آن اشاره می گردد.
رویارویی قابل پیش بینی جلیلی و روحانی
شاید یکی از قابل انتظار ترین بخشهای مناظره سیاسی ، بحثهای مربوط به سیاست خارجی ایران در زمینه پرونده اتمی بود. این دو نامزد و طرفدارانشان در هفته های پیش بارها به این موضوع پرداخته بودند و دو راهبرد کاملا متفاوت را در زمینه پیگیری این پرونده برای مردم تبیین کرده بودند. در شبهای گذشته در غیاب حسین موسویان ، محمود واعظی به مصاف علی باقری معاون جلیلی رفت و دو طرف نشان دادند که دارای مواضع بسیار متفاوتی در حوزه هسته ای هستند. نکته مهم اساسی در این بخش مهم مناظره تلاش جلیلی برای نشان دادن استناد حرفهای خود به مخاطبین بود. جلیلی بخشی از کتاب البرادعی را خواند و گفت که او می گوید که اروپایی ها نه تنها پیشنهادشان ناچیز بود بلکه لحن بدی هم داشت. بعد هم جلیلی به کتاب روحانی اشاره کرد. در این جا جلیلی کوشید که نشان دهد خود روحانی به نادرست بودن سیاستهایش را در نامه ای به البرداعی اعتراف کرده است . در واکنش روحانی با تفکیک دو واقعه بسته پیشنهادی و نامه به البرادعی خاطر نشان کرد که بین این دو ماجرا دوسال فاصله زمانی بوده است.
قالیباف و حداد منتقدین جدید روحانی
بخش غیر منتظره مناظره سوم ، ورود حداد عادل به شکل هم نوایانه ای با سعید جلیلی در سیاست خارجی بود. دوربینهای تلویزیونی صحنه ای را به روی آنتن فرستاندند که حداد یادداشت کوچکی را برای جلیلی در حین مناظره فرستاد. حداد عادل چند بار روحانی و عارف را به چالش کشید و از ماجرای موضع روحانی درباره آمریکا و کدخدایی این کشور در عرصه بین المللی پرسید. روحانی در واکنش گفت:من گفتم که اروپایی ها یک کدخدا دارند و باید از او اجازه بگیرند. اما آمریکا خودش کدخداست.
اما نکته قابل تامل مناظره ورود قالیباف به عرصه رویارویی با روحانی بود. قالیباف که تا کنون کوشیده بود در مواضع خود چندان وارد مباحث ریز سیاسی حداقل در عرصه عمومی نشود و توانایی های مدیریتی خود را به عنوان مبنای نقاط قوت خود معرفی کند ، در سخنانی خطاب به روحانی کوشید هم پاسخی به رسانه های بیگانه و بی بی سی بدهد و هم به طبقه متوسط شهری ، اقوام و طوایف نشان دهد که روحانی نماینده چندان مناسبی برای خواستهای آنان نیست. قالیباف در این باره گفت: زمانی که فرمانده نیروی انتظامی بودم و آقای روحانی دبیر شورای عالی امنیت بودند، در یک جلسه آقای روحانی با نظر من برای برگزاری سالگرد 18 تیر از سوی دفتر تحکیم وحدت مخالفت کردند. این بخش با واکنش تند روحانی روبرو شد و وی مدعی شد قالیباف به عنوان فرمانده ناجا می خواسته با عملیات گاز انبری با دانشجویان برخورد نماید و تلویحا با عبارات "سرهنگ" و "پادگانی" از قالیباف نام برد.
پایگاه اجتماعی قالیباف در کشور به نطر می رسد دارای دو سبد رای متفاوت است. در یک سبد رای، آرای بعضی نیروها و جریانهای مذهبی، برخی روحانیون و علما و ایثارگران قرار دارد و از سوی دیگر او می کوشد با کارنامه قابل قبول خود در شهرداری تهران طبقه متوسط شهری را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
در مقابل، برخی صاحب نظران بر این باورند که با توجه به احتمال ائتلاف روحانی و عارف و حمایت سران اصلاحات از او امکان رشد آرای وی وجود دارد. آرای جریان اصلاحات به شکل سنتی بر پایه طبقه متوسط مدرن شهری، برخی جریانات دانشجویی و بعضی اقوام استوار است. لذا حساسیت بسیار زیاد بر روی روحانی در این مناظره ناشی از این مساله است.
خداحافظ ائتلاف!
یکی دیگر از نکات مهم و حساسیت بر انگیز مناظره سوم پایان رسمی ائتلاف پیشرفت یا سه گانه بود. رویارویی بسیار جدی میان قالیباف و ولایتی که بر سر سیاست خارجی دوران دفاع مقدس شکل گرفت نشان داد که مدتهاست ائتلاف سه گانه به اتمام رسیده و اختلافات جدی میان نامزدهای سابقا موتلف وجود دارد. قالیباف با کنایه به دیدار ولایتی و میتران رییس جمهور فرانسه در روزهای جنگ گفت: " شما معتقدید رابطه شما با میتران در حدی است که با او قهوه می خورید، زمانیکه با میتران قهوه می خوردید ما موشک های میتران را میخوردیم." در واکنش ولایتی کوشید نشان دهد که چگونه هنر دیپلماسی موجب شده است که تلاشهای رزمندگان به هدر نرود. حداد نیز ولایتی را در مباحثات بی پاسخ نگذاشت و گفت: بنده اختلاف نظری با آقای ولایتی دارم و آن این است که حل مساله هسته ای را سخت تر از آتش بس می دانم،
این مباحثه بسیار صریح حتی محسن رضایی را به واکنش واداشت که دوبار از سرنوشت ائتلاف سه گانه سوال کند.
جلیلی علیه همه!
یکی از نکات مهم مناظره مواضع و رویکرد سعید جلیلی بود. در اولین راهبرد او به شکل مستقیم دو نامزد جریان نزدیک به آیت الله هاشمی و اصلاحات یعنی روحانی و عارف را مورد نقد قرار داد. پرسش درباره موضع هسته ای، سیاست خارجی، فتنه 88، دانشجویان ستاره دار، مدیریت بحرانها توسط دولت اصلاحات فرازهایی از انتقادهای پیاپی و صریح جلیلی بود. او در انتقاد از دولت اصلاحات و سیاست خارجی دولت سازندگی و اصلاحات با حداد عادل تقسیم کار نانوشته ای داشت. اما به علاوه او انتقادهای خود را به اصلاح طلبان متوقف نکرد.
جلیلی می کوشد تمام سبد آرای نیروهای جوان اصولگرا و جبهه پایداری را به علاوه سبد رای حامیان گفتمان سوم تیر از آن خود کند. در واقع جلیلی مخاطب و حامیان احتمالی خود را خوب می شناسد و می کوشد مزیتهای خود را برای آنان در تقابل با گفتمان سازندگی و اصلاحات به روشنی تصویر کند. به علاوه جلیلی نگران یکی بودن سبد رای خود با قالیباف هم هست. لذا در یکی از مهمترین فرازهای مناظره جلیلی کوشید تفاوت نظری خود را به قالیباف به نمایش بگذارد. او با اشاره به برنامه های قالیباف گفت: در گزارشی که شما تحت عنوان برنامه راهبردی دیپلماسی سیاسی نوشتید با نگاههای شخص شما مطابقت ندارد که اگر ما به دنبال نظم هستیم نباید در چالش نظم جهانی باشیم. این در صورتی است که ما قدرت هژمونی جهانی را قبول نداریم و با آن در چالش هستیم و اساس انقلاب اسلامی بر اساس بر هم زدن هژمونی جهانی بود. ما در چالش با نظام جهانی هستیم که میخواهد با چند کشور کل جهان را اداره کند.
جدال هسته ای ولایتی و جلیلی، چیزی که انتظار نمی رفت
اما بخش غیر منتظره این مناظره رویارویی ولایتی وزیر خارجه سابق کشور و جلیلی دبیر فعلی شورای عالی امنیت ملی بر سر سیاست خارجی و پرونده هسته ای بود. اگرچه ولایتی عموما عادت به صریح گوییها و ورود مستقیم به این مباحث ندارد و تلاش می کند به شکل دیپلماتیکی مسائل را حل و فصل کند اما موضع صریح و تند جلیلی درباره وزارت خارجه او در زمان آیت الله هاشمی و ماجرای گفتگوهای انتقادی ایران و اتحادیه اروپا ولایتی را در موضع پاسخ دهی و مباحثه قرار داد. نهایتا ولایتی به جلیلی با نگاهی انتقادی به دیپلماسی هسته ای تحت مدیریت وی گفت : بحث دیپلماسی کلاس فلسفه نیست که شما بروید آنجا بگویید منطق ما قوی بود و آنها محکوم شدند آن چیزی که مردم ما می بینند این است که شما مسئول کار هسته ای هستید و یک قدم پیش نرفته اید و هر روز تحریم ها بیشتر می شودو فشارش بر روی مردم می آید.
در واقع ولایتی نشان داد که روی آرای اصولگرایان سنتی و حتی بخشی از جریانات نزدیک به آیت الله هاشمی حساب باز کرده و با توجه به شناخت نسبی از وی در جامعه برای خود سبد رایی کاملا مجزا قائل است..
عارف: من اصلاح طلبم!
اصلی ترین راهبرد انتخاباتی عارف تاکید بر هویت اصلاح طلبانه خود بود. او می کوشد با دادن کدهایی به رابطه خود با دولت اصلاحات، سید محمد خاتمی و هم چنین بدنه اجتماعی این طیف سیاسی تاکید کند. نکته ای که شاید اصلی ترین روش عارف برای بیدار کردن بخشهایی از سبد آرای اصلاح طلبان است که شاید هنوز در تصمیم گیری مرددند. تاکید او به دوران اصلاحات با واکنشها و انتقادهایی از طرف ولایتی، حداد، جلیلی، قالیباف و حتی غرضی روبرو شد. نکته اساسی مد نظر عارف مزیتهای دولت اصلاحات دربرنامه ریزی کلان و انتقاد به فضای سیاسی و امنیتی در قبال حامیان خود بود. باید دید که چقدر این مواضع می تواند جایگاه عارف را بهبود ببخشد.
محسن رضایی: استراتژی نه قرمز نه آبی!
مهم ترین راهبرد انتخاباتی محسن رضایی بر دو پایه استوار است. ستون اول این راهبرد بر نقد دو جریان اصلاحات و اصولگرایی استوار است و از نگاه او هر دو جریان به خاطر سیاسی کاری محکوم می باشند. در چند بخش مناظره وقتی مباحثه میان عارف-حداد/ جلیلی-روحانی و ... بالا می گرفت رضایی با مخاطب قرار دادن مردم بر این نکته تاکید می کرد که مردم از بازی های سیاسی خسته شده اند و به دنبال کار واقعی و حل مشکلات سیاسی خود هستند. به علاوه محسن رضایی با تکیه بر اقوام، عشایر، روستاییان و کشاورزان می کوشد به دنبال رای فقط در مرکز نبوده و آرای پیرامونی که بسیار سرنوشت ساز هم هستند را به خود جلب کند
حرف آخر:
شاید اولین پیروز مناظره سوم مردم کشور ما بودند که به شکل شفاف، صریح و جامع با تفاوتهای دیدگاههای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آشنا شدند. این گفتگوی واقعی و چالشی در واقع مسیرهای متفاوتی را در برابر انتخاب کنندگان روز 24 خرداد قرار داد. این شفافیت به مردم کمک می کند متناسب با سلایق و گرایشهای خود دست به انتخاب نامزد نهایی بزنند. به علاوه این مناظره پیروز دیگری هم داشت و آن نامزدهایی بودند که با فرصت کافی سبد رای خود را شفاف کرده و به صراحت مواضع خود را متناسب با علایق حامیان احتمالی بیان کردند. در واقع این مناظره به به برخی نامزدها امکان داد که تکلیف خود را با سبد رای احتمالی خود روشن کرده و وزن خود را در نظرسنجیهای هفته آخر افزایش دهند.
منبع: http://www.tebyan.net
.: Weblog Themes By Pichak :.